EA: خوش آمدی متیو؛ بگو صدای تو را از کجا میشنویم؟
MK: سلام من را از بالی، اندونزی میشنوید. من در شورای آتلانتیک و در یک رویداد حاشیهای رسمی گروه ۲۰ در مورد امنیت غذایی شرکت دارم. یک کنفرانس معمولی اتاق فکر با پانلها که میزگردهای تخصصی و اجرای موزیکال جان لجند را هم شامل میشود. شما هم میتوانید به طور مجازی به این اجلاس ملحق شوید.
شما کجا هستید؟
EA: خوب در حالی که شما با افراد مشهور موجسواری میکنید، من در رووانیمی سرد و برفی واقع در فنلاند هستم و مشغول صحبت با فنلاندیها در مورد امنیت انرژی و جنگ در اوکراین. رووانیمی پایتخت لاپند است؛ اما بیشتر آن را به عنوان زادگاه بابانوئل میشناسند. شاید باید تا اینجا هستم از بابانوئل خواهش کنم زمستان معتدلتر و بحران انرژی خفیفتری را در اروپا داشته باشیم.
MK: زمستان ملایم هدیه خوبی برای کریسمس است. همچنین که لطف بزرگی به همه سیاستمدارانِ شکستخورده در رقابتهای انتخاباتی است که روز سهشنبه را در فضای بیرون میگذرانند.
برداشت شما از نتایج چیست. و این نتایج برای سیاست خارجی ایالاتمتحده چه معنایی خواهد داشت؟
EA: یک بار دیگر میگویم که احتمالاً ما چندین هفته را باید در انتظار نتیجه نهایی بمانیم. این هم فقط به خاطر عادت مزخرفی نیست که امریکا در شمارشِ کُند آراء دارد. بلکه دلیلش این واقعیت است که رقابت سنا در جورجیا دیگر موکول میشود به دور دوم در اوایل ماه دسامبر.
اما یک چیز واضح بود. اینکه «موج قرمز»ی که انتظارش میرفت، محقق نشد. در عوض چیزی که وقوع یافت رگههای کمرنگی بود از جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان. عطف به محبوبیت پایینی که جو بایدن در نظرسنجیها از آن خود کرده، باید گفت که این نتیجه تنها بازتاب نامزدهای بیکیفیتِ جمهوریخواه شرکتکننده در این انتخابات بوده است.
به نظر میرسد سیاست خارجی نقش بسیار اندکی در انتخابات داشته است. از جهاتی این موضوع را نمیتوان تعجبآور دانست. چرا که رأیدهندگان تقریباً هرگز مسائل مربوط به سیاست خارجی را در اولویت انتخابات قرار نمیدهند. تا حدی که حتی تورم و بهای گاز و جنگ در اوکراین نیز به نظر نمیرسد تأثیر چندانی در رأیدهندگان ایجاد کرده باشد.
پیروزی محدودتر جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان ممکن است قدرت بیشتری را در مواردی نظیر کمک ارسالی به اوکراین و ایجاد فشار برای تقسیم بار میان متحدان به جمهوریخواهان محافظهکار بدهد. اما این بدین معنا نیست که سیاست خارجی تحتتأثیر این انتخابات قرار نخواهد گرفت.
انتخاب [نامزد سنا] جی دی ونس در اوهایو نیز قابلتوجه به نظر میرسد. ونس مدافع قطعی رویکرد «اول امریکا» در سیاست خارجی بوده... و از جمله تدابیرش محدودسازی کمک به اوکراین بوده و فشار بر تقسیم وزنه میان متحدان ایالاتمتحده.
نکته جالبتوجه دیگر پیروزی سناتور مایک لی بر ایوان مکمولین در یوتا بوده. لی در سالهای اخیر منتقد صریح سیاست خارجی ایالاتمتحده بوده است. در حالی که رقیب او به دلیل روابط قوی با نومحافظهکارانِ دوران بوش نظیر بیل کلینتون، شناختهشده است.
MK: میتوانیم حدس بزنیم که مجلس جمهوریخواه برای سیاست خارجی ایالاتمتحده چه معنایی دارد. شاید هم تنها به آنچه رهبران جمهوریخواه میگویند گوش بسپاریم. کوین مککارتی رئیس احتمالی آینده مجلس گفت که اظهارات وی درباره «چک سفید» برای کمک به اوکراین، خارج از چارچوب بوده است. اظهارنظر او نه یک بیانیه سیاسی، بلکه نکتهای آشکار در مورد کنترل و توازن با مجلس جمهوریخواهی بود که خواهان نظارت بیشتر بر کاخسفید بوده است. مککارتی گفت که اولویت سیاسی او «امنیت مرزها» خواهد بود.
EA: میان جمهوریخواهان مجلس نمایندگان، نگاه بدبینانهای نسبت به کمک به اوکراین وجود دارد. گمانم این است که ارسال تسلیحات و کمکهای نظامی به اوکراین ادامه خواهد یافت؛ اما دیگر ارسال بستههای بزرگ مالی برای دولت کار سختی خواهد بود. اظهارات مککارتی کاملاً تحتاللفظی بود: کمک به اوکراین ادامه خواهد یافت... اما زین پس بعید است که خبری از چک سفیدامضا در میان باشد.
البته که من در عین حال امیدوارم اکثریت مجلس نمایندگان جمهوریخواه بخش قابلتوجه وقت خود را صرف تحقیق در مورد بایدن و نوشتن قوانین ضدچین کنند.
MK: درست است. مایک مککال، رئیس احتمالی کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان در یکی از جلسات شورای آتلانتیک برایم گفت که اولویتش تقویت کنترل صادرات، جهت جلوگیری از سرقت مالکیت معنوی چین است. این موضوع شامل بررسیهای وزارت بازرگانی ایالاتمتحده میشود که هنوز دنبالهرو بیش از ۹۰ درصد صادرات فناوری به چین است.
مایک ترنر، رئیس احتمالی آینده کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان، به شورای اتلانتیک گفت که میخواهد اطلاعات را (پس از جنجالهای سنوات ترامپ)، غیرسیاسی کند. و جامعه اطلاعاتی نیز برای رقابت قدرتهای بزرگ با چین تغییر جهت خواهند داد.
و مایک راجرز (ظاهراً مایک نام مورد استفاده خانوادههای محافظهکار در حوالی سال ۱۹۶۰ بوده است)، رئیس احتمالیِ آینده کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان امریکا، میخواهد هزینههای دفاعی به هند و اقیانوسیه را افزایش داده و بدین ترتیب بر رقابت با چین تمرکز کند. مخلص کلام اینکه از نگاه من اکثریت جمهوریخواه کنگره، پیرو سیاستهای راستگرایانهاند و همین باعث میشود که دولت بایدن و ایالاتمتحده تمرکز خود را بر چین افزایش دهند.
EA: در مورد چین قطعاً حق با شماست. منظور اینکه سیاست ایالاتمتحده در قبال اروپا [و به ویژه اوکراین] همان چیزی است که یقیناً در آن شاهد اختلافات خواهیم بود.
در سوی دموکراتها نیز جمعی از افراد مترقی و جوان برگزیده شدند؛ کسانی که ممکن است به موضع انتقادیتر در سیاست خارجی متمایل باشند... درست همانند همکاران مترقیشان یعنی: الکساندریا اوکاسیو کورتز، رشیده طلیب و ایهان عمر در کنگره.
البته که امریکا تنها جایی نبود که اخیراً در آن شاهد شکست نامزدهای ترامپگرا! بودیم. ژایر بولسونارو، فتنهانگیز برزیلی، کمپین انتخاباتی خویش را از دست داد و بدین ترتیب لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا (نامزد جناح چپ) را به مقام خود بازگرداند. آیا فکر میکنید این موضوع از منظر سیاست خارجی واجد اهمیت است؟ آیا سیاستگذاران ایالاتمتحده باید خوشحال باشند یا خیر؟
MK: مجموعه درهمبرهمی است. لولا قول داده است که جنگلزدایی را متوقف کرده و به تغییرات آبوهوایی مطلوب بشریت رسیدگی کند. اما او در عین حال قهرمان بلوک کشورهای بریکس بوده که روسیه و چین را نیز شامل میشود. برزیل به روش انتقاد مسالمتآمیز نشان داد که یک دموکراسی یکپارچه است. لذا باید با پیوستن به جهان آزاد و کنارگذاردن دولتهای سرکش، عملکردی یکپارچه داشته باشد. هرچند که من امید ندارد این اتفاق بیفتد. من موردی مشابه را در اندونزی تجربه کردهام... و پیشرفت چندانی نداشتم. به نظر میآید هر دو کشور از موضع غیرمتعهد خویش رضایت کامل دارند.
EA: دلایل خوبی هم برای این موضوع وجود دارد. به ویژه برای کشورهایی که میخواهند روابط تجاری خودشان را با چین حفظ کنند. لولا همچنین از گفتگوهای صلح در مناقشه اوکراین حمایت کرده و پیشنهاداتی بحثبرانگیز داده است. بعید است که او موضعی تندتر از بولسونارو (از طرفداران اوکراین) اتخاذ کند. در واقع با وجود تغییر ایدئولوژیک در دولت، نامحتمل به نظر میرسد که شاهد تغییری اساسی در سیاست خارجی برزیل باشیم.
MK: کنفرانس COP۲۷ در مصر برگزار شده و میترسم که یک تغییر مداوم به سمت موضعی تقابلی علیه چین، ناقوس مرگ را برای تمام تلاشهایی که جهت یافتن راهحل اقلیمی در چند سال آینده صورت میگیرند، به صدا درآورد.
EA: بله... برخلاف رویداد سال پیش در گلاسگو، امیدهای زیادی برای این کنفرانس وجود ندارد. ما در بخش آخر اندکی به تناقضات موجود در استراتژی امنیت ملی دولت بایدن در باب آبوهوا پرداختیم؛ استدلالمان هم این بود که دولت میتواند تؤامان با چین رقابت کرده و در مسائل جوی نیز همکاری داشته باشد.
مطمئن نیستم جان کری بتواند در اینجا نقش خود را عنوان به سفیر آبوهوا به درستی به انجام رساند.
MK: امید به همکاری با چین در مورد تغییرات آبوهوایی همیشه نابهجا بوده. چین باید بخشی از راهحل باشد؛ دلیلش هم این است که خودش بزرگترین مشکل است. به علاوه در طول دوران تعاملی ایالاتمتحده با چین از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۷، انتشار گازهای گلخانهای چین افزایشی ۵ برابری داشتهاند. آنچه معلوم است اینکه سازش با چین، کارساز نیست. و شاید رویکردی رقابتیتر، نتایج بهتری به همراه داشته باشد.
موضوع کلیدی دیگر اینکه آیا وقتی از چالشهای مشترک جهانی حرف میزنیم، میتوانیم به بحث امنیت غذایی هم اشاره کنیم؟ من این هفته در حال کسب اطلاعات زیادی در این مورد هستم. از هر هشت نفر، یک نفر شب را گرسنه به رختخواب میرود. این یکی از موضوعات مهم در نشست گروه ۲۰ در آخر هفته خواهد بود.
EA: به نظرتان کشورهای گروه ۲۰ چه برخوردی با این موضوع خواهند داشت؟ شکاف آشکاری هست بین کشورهایی که پس از جنگ اوکراین با مسائل شدید امنیت غذایی مواجه شدند و آنهایی که مشکلاتشان به مراتب کمتر است. گروه دوم متشکل از کشورهایی است که نقشی فعال در درگیری با/ یا حمایت از یکی از طرفین ایفا میکنند. معلوم نیست که آیا شاهد تنش یا اختلافات آشکاری در باب ادامه جنگ و هزینههای متعاقب آن خواهیم بود یا خیر.
رویکرد جهانی در این مورد نیز درست مانند برخورد با نیمههادیها و نفت و گاز و سایر محصولات، ساخت سیستمی غذایی بوده که هدفش بیشتر کارایی است تا امنیت.
MK: پرسش جالبی است. با این حال آنچه برایم جالبتر است، تشابهاتی است که با بحثهای امنیت ملی در مورد زنجیره تأمین و انفکاک رخ میدهد. جهان دست به ایجاد یک سیستم غذایی بهینهسازیشده زده که کارش کارایی است و نه تأمین امنیت. چند تولیدکننده عمده، تعدادی از محصولات عمده را تولید کرده و به بشریت صادر میکنند. من در یکی از شمارههای فارینپالیسی به این موضوع اشاره کردم که ۷۵ درصد کالری انسان تنها توسط ۹ منبع غذایی (گندم، برنج، ذرت، سیبزمینی، جو، شکر، سویا و روغن پالم) تأمین میشود. به عنوان مثال روسیه و چین سبدهای نان جهان هستند. این موضوع در جهانی بدون اصطکاک و پس از جنگ سرد عملکرد خوبی دارد؛ اما به محض مداخله بحثهای ژئوپلتیکی فرو میریزد.
روابط باید بازسازی شوند. و باید وابستگی کشورها به واردات مواد غذایی کاهش یافته و تمرکز بر تولیدات محلیِ بیشتر کودهایی مانند اوره در افریقا و مواد غذایی نظیر ارزن در هندوستان معطوف گردد.
EA: صحبتکردن در مورد این موضوع (تغییر شکل زنجیرههای تأمین جهانی) از انجامش به مراتب راحتتر است. اقدامات اخیر ایالاتمتحده در مورد نیمههادیها را در نظر بگیرید. هدف تقویت تولید داخلی تراشههای امریکایی است... و در عینحال دور نگهداشتن چین از پیشرفتهترین فناوری تراشه. اما برخی استدلال کردهاند که این امر امکان دارد چین را تشویق به اتحاد مجدد با تایوان کند؛ تا بدین ترتیب کنترل صنعت تراشه تایوان را به دست بگیرد.
در مناطق کمتر-استراتژیک هم شک دارم که قطع روابط تجاری اثر مثبتی داشته باشد. دلیلی وجود دارد که جهان در دهههای اخیر شاهد سطوح بیسابقه رفاه تحت رژیمهای تجارت آزاد بوده است. شاید انرژی یا فناوری به دلایل امنیتی نیاز به تولید بومیشده بیشتری داشته باشد. اما بهتر آن است که با ریسک اختلال در عرضه کالاهایی اساسی نظیر غذا با روشهای مقابلهای منعطف برخورد کرد تا راهکارهای خودکامه و حمایتگرانه. اجلاس آبوهوا نیز تا زمانی که غرب در مورد کاستیها و خساراتش جدی نباشد، تغییری در افریقا ایجاد نخواهد کرد.
اما در مورد منابع استراتژیک، باید بگویم که من چند هفته اخیر را در اروپا گذراندهام... فنلاند، هلند، بریتانیا. و خبرهای خوبی در مورد بحران انرژی وجود دارد: اروپا تا این لحظه سرمای ملایمی را پشتسر گذاشته و به نسبت همیشه، انرژی کمتری را در این بازه از سال صرف گرمایش خود کرده است. همچنان که موفق شده تا پیش از زمستان، واحدهای ذخیرهسازی گاز خود را پر کند... البته با هزینهای هنگفت. و بعضاً به هزینه کشورهای کوچکتر و فقیرتر آسیایی؛ که بسیاریشان مجبور شدند برای تأمین انرژی مورد نیاز خویش به زغالسنگ روی بیاورند.
این موضوع از تمام جهات هم مثبت نیست: با تعطیلی نیروگاهها، تقاضای صنعتی برای انرژی در اروپا، کاهش ۲۵ درصدی داشته؛ زیرا که آنها به راحتی قادر به تأمین انرژی مورد نیاز خویش برای کارکردن نیستند. این کاهش در صنایع دیگری چون صنایع خودروسازی و شیمیایی، به سبب انرژیبر بودنشان، بیشتر هم بوده است...
صرفنظر ازین که آیا شاهد کمبود مصرفکننده انرژی خواهیم بود یا خیر، باید گفت که پایگاه صنعتی اروپا در طول امسال ویران خواهد شد. عطف به این موضوع، تصورم این است که جای تعجب ندارد که برخی رهبران اروپایی، افکار خود را به چگونگی پایاندادن به جنگ اوکراین معطوف کردهاند.
MK: من خوب میدانم که برخی رهبران اروپای شرقی نگران آن هستند که روسیه در حال بازیدادن باشد. بدین ترتیب که در حالی که غرب در حال خرجکردن ذخایر مهمات ضدهوایی خویش است، روسیه از برخی قابلیتهای نظامی پیشرفته خویش عقبنشینی کرده است. و بعد شاید مسکو برای مدتی کنار بکشد و بدینترتیب اوکراین و اروپا دورانی سخت را به گرسنگی و سرما بگذرانند. و در بهار دوباره ضربات خود را آغاز کند. گمانم این است که روسیه در حال شکستخوردن است. اما نگرانیهای موجود را هم درک میکنم.
EA: مطمئن نیستم که این نگرانی بزرگی باشد. فکر میکنم حالا تمام افکار معطوفِ چگونه پایاندادن به جنگ اوکراین است. گزارشهای اخیر حاکی از آن هستند که کاخسفید از ولودیمیر زلنسکی خواسته که مطالباتش را برای آغاز مذاکرات با روسیه، معقولتر کند. تصورم این است که این مرحله قابل درکی است. هیچکس در این برهه از کیف نمیخواهد امتیازات دشواری بدهد. و کاخسفید هم تا این لحظه موفق شده است اوکراینیها را وادار کند درخواست موهوم خود را مبنی بر اینکه تا زمان سرنگونی ولادیمیر پوتین با روسیه گفتگو نکنند، کنار بگذارد.پ
MK: خوب شاید این موضوع با یک یادداشت تفاهم قابل حل باشد. برخی صحبت از مذاکره را تمایل به امتیازدهی به روسیه تعبیر میکنند... اما این لزوماً صحت ندارد. بالاخره این جنگ هم به نوعی حلوفصل خواهد شد. پس باید بیندیشیم که غرب و اوکراین برای چه میجنگند؟ پیروزی در این وادی چه معنایی را میرساند؟ زلنسکی این هفته این کار را انجام داد. شرایطی که برای پوتین مطلوب نیستند: «احیای تمامیت ارضی، احترام به منشور سازمان ملل، پرداخت غرامت برای تمام خسارات مادی ناشی از جنگ، مجازات برای تمام جنایتکاران جنگی، و تضمین عدم وقوع مجدد این امر.»
حالا معلوم شده است که اوکراین طرفدار صلح است: آن هم با شرایطی درست.
روسیه این شروط را هرگز نخواهد پذیرفت. اما در عینحال این یک بیانیه مفید دیپلماتیک است.
EA: این خوب است. اما من مطمئن نیستم که بشود یک یادداشت توافق تلقیاش کرد. من استدلال کردهام که رهبران غربی باید به این فکر کنند که پایان بازی اوکراین به چه ترتیبی خواهد بود. روسها اعلام کردهاند که آماده گفتگو هستند... اما یقیناً از دستاوردهای ارضیشان، از جمله کریمه، آن هم صرفاً با هدف پایاندادن به جنگ دست نخواهند کشید. شما ته ماجرا را میبینید؛ در حالی که به گمان من هنوز راه زیادی در پیش داریم.
MK: بحث را تمام کنیم و من بروم سراغ کنفرانس امنیت غذایی؟
EA: فکر بدی نیست مت. اما همه میدانیم که شما تنها در حال وقتگذرانی در ساحل بالی هستند. و این در حالی است که من دارم نهایت تلاشم را برای افزایش انعطافپذیری زنجیره تأمین کریسمس بابانوئل، در برابر مداخلات روسیه انجام میدهم.
این خبر تکمیل میشود
عبدالجبار کاکایی در گفتوگو با فراز:
بررسی نفرات برتر کنکور ۱۴۰۳ چه میگوید
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک